یک عدد انسان ِ فروردینی ِ گیج ِ مجهولُ الحال!
بنده خدایی مُدام میگوید: معلوم نیست خدا دقیقا میخاسته چه بیافریند.أعوذ بالله ! حُکماً مقصودش این است که وخامت قضیه ی حالمان را برساند!
اصل در قضیه این است خداوند پاک آفرید و ما آلوده کردیم.معلوم الحال خلق کرد و شدیم مجهول الحال و حیران.
شهر گنبدهای فیروزه ای
بیست به بالا سی به پایین!این وسط ها میشود پیدایم کرد.
این آیتم ها ذکر شد چون به عقیده شخصی وقتی جایی چیزی میخانم اینها درشان دخیل اند.
/نظر حضرتعالی محترم میباشد/هرگونه انتقادی با آغوش باز پذیرفته می گردد/
یک کلام:
خودم هستم کسی هم خوشش نیامد به جهنم!
والسّلام.